همزمان با شروع کار رسانه های تصویری در ایران، این نوع رسانه ها از جذابیت زیادی برخوردار شدند و در این زمان نیز کمیک هایی مثل تن تن و کتاب های بتمن وارد کشور شد و با استقبال خوبی مواجه شد. در ابتدا کمیک در ایران مخالفانی را پیدا کرد و از دید مخالفان، کمیک، دید و وسعت نگرشِ کودک را محدود می سازد و در مقابلِ ادبیات کودک قرار می دهد و اتفاقا به خاطر اینکه این کمیک ها دارای شخصیت های ابرقهرمان بودند، تصور میشد که که کمیک در خدمت اهداف امپریالیست است. به این ترتیب با یک سوءبرداشت از این رسانه، سیاستهایی تنظیم شد که ما را به مدت سیسال از یک رسانۀ جذاب و قدرتمند محروم کرد.
مقایسۀ کمیک با ادبیات همانند مقایسۀ تئاتر است با سینما، یا مجمسهسازی با نقاشی، چرا که کمیک برای خودش یک چهارچوب مستقل رسانهای و هنری است و جای هنر دیگری را تنگ نمیکند؛ بلکه چه بسا بتواند در خدمت توسعۀ مخاطبین هنرهای دیگر از جمله ادبیات هم قرار بگیرد؛ کما اینکه بسیاری از آثار کلاسیک ادبیات جهان در قالب کمیک بازآفرینی شدهاند و جمع وسیعتری از مخاطبین با آنها ارتباط برقرار کردهاند.
از لحاظ محتوا نیز محدودیتی در مفاهیم قابل عرضه در کمیک وجود ندارد. در همان کشورهای غربی هم کمیک در خدمت روایت تاریخ، آموزش و دیگر شاخههای مسائل فرهنگی مورد نیاز جامعه قرار گرفته است. در شرق هم ژاپنیها این رسانه را به شدت بومی کردهاند که امروزه با نام مانگا در همه جای دنیا شناخته شده است و اتفاقاً مسئلۀ ابرقهرمانی و فردگرایی در مانگاهایشان مطرح نیست، بلکه دامنۀ وسیعتری دارد و به موضوعات متنوع اجتماعی و فکری میپردازد. خوشبختانه امروز در داخل این نگاه تغییرکرده و استقبال خوبی از این هنر میشود و با کمک رسانههای مجازی نیز توانایی ارتباط و تعامل بیشتر شده است.
سیدمصطفی حسینی فعال حوزه انیمیشن
