مقدمه
وقتی قرار باشد از صنعت انیمیشن صحبت کنیم، بعد از تشکیلات عریض و طویل هالیوود با کمپانی ها و استودیوهای حرفه ای آن، حتماً باید نامی از ژاپن ببریم. کشوری که پس از امریکا، دومین کشور تولید کننده و صادر کنندۀ انیمیشن به حساب می آید. مثل همۀ کشورهای دیگر، انیمیشن ژاپن از دل سینمای آن خلق شد. در حالی که انیمیشن در بسیاری از کشورها، به وجه صنعتی سینما نزدیکتر است تا وجه هنری آن، ولی در ژاپن پیشینۀ هنر «نگارگری» به اندازه ای قدمت تاریخی دارد که باید بررسی انیمیشن این کشور را از آن آغاز کرد.
انیمه
سبک انیمیشن ژاپنی امروز در اصطلاح به انیمه شهرت دارد که محصول دو هنر سنتی و بومی این کشور، تحت عنوان یوکیوئه (Ukiyo-e) و مانگا (manga) است. یوکیوئه در هنر سنتی ژاپن به تصویر کردن جهان در حال گذر اطلاق می شد. مانگا هم تقریباً معادل ژاپنی کمیک بوک و کارتون است. مطالعۀ مانگا با موضوعات متنوع تاریخی، کمدی، پلیسی، ترسناک، علمی و غیره همواره مورد توجه ژاپنی ها در سنین مختلف بوده تا جاییکه از دهۀ ۱۹۵۰ به بعد، مانگا را می توان وجه قالب انتشارات ژاپن به حساب آورد.
در دهه های ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ و تا سال ۱۹۶۹ رشد علاقمندان به مانگا قابل توجه بود. بسیاری از انیمیشن سازهای ژاپنی، از جمله سرآمد آنها «هایائو میازاکی»، کار خود را با ترسیم و تولید مانگا آغاز کردند. همچنین، یاسویوشی توکوما؛ یکی از بنیانگذاران معروفترین استودیوی انیمیشن ژاپن، استودیو جیبلی، سردبیر یک مجلۀ مانگا به نام توکوما شوتن بود.
در چنین محیطی است که «نگاه مؤلفی مثل میازاکی با ابزار انیمه ژاپنی و ماده ای اساطیری که از فرهنگ بومی، سنت و مذهب تشکیل شده، جادویی می سازد که حتی غول های دیزنی مانند جان لستر و دیگران را به تعظیم وا می دارد.» (همایون خسروی، ماهنامۀ سینما و ادبیات، شماره ۵۴)
میازاکی و جیبلی
همکاری میازاکی در زمینۀ تولید مانگا با مجلۀ توکوماشوتن در سال ۱۹۸۲ آغاز شد و در سال ۱۹۸۵ میازاکی و تاکاهاتا به همراه مدیر مجلۀ توکوماشوتن شرکت استودیوی جیبلی را راه اندازی کردند که تاکنون یکی از مطرح ترین استودیوهای انیمیشن ژاپن و جهان است. لاپوتا قلعه ای در آسمان (۱۹۸۶)، همسایه من توتورو (۱۹۸۸) و سرویس تحویل کی کی (۱۹۸۹) اولین ساخته های این گروه بود که آخری، پرمخاطب ترین فیلم وقت سینمای ژاپن شد. پور کو روسو (۱۹۹۲) و شاهزاده مونونوکه (۱۹۹۷) کارهای بعدی میازاکی در این استودیو بود و در نهایت، پرفروش ترین اثر وی که برنده جایزه اسکار انیمیشن بلند شد، با عنوان شهر اشباح (Spirited away) در سال ۲۰۰۱ تولید شد.
میازاکی بعد از این فیلم، تا قبل از خداحافظی از فیلمسازی، سه انیمیشن بلند دیگر به نام های قلعه متحرک هاول (۲۰۰۶)، پونیو روی صخره کنار دریا (۲۰۰۸) و باد بر می خیزد (۲۰۱۳) را ساخت که این آخری نامزد اسکار هم شد.
مدل کسب و کار: کنسرسیوم
اگرچه صادرات این سبک از انیمه همزمان با ظهور آن آغاز شد اما تا قبل از دهۀ ۱۹۹۰ به عنوان حوزۀ صادرات فرهنگی مهم مورد توجه نبود. این استودیو جیبلی بود که یک روش تثبیت شده برای تولید انیمیشن های مهم با پشتیبانی ایستگاه های تلویزیونی، چاپخانه ها، آژانس های تبلیغاتی و سایر شرکت های مرتبط، تحت فرمولی موسوم به «کنسرسیوم» توسعه داد که منجر به ایجاد ثبات در تأمین سرمایۀ ساخت و تولید محصولات با کیفیت شد. مهمترین محصول تولیدی این استودیو، که تحت همین فرایند عرضه شد نیز همان Spirited Away بود که در ایران به «شهر اشباح» معروف شد و جایزۀ اسکار بهترین انیمیشن سینمایی را نیز از آن خود کرد. جایزه ای که سال قبل از آن، به قسمت اول Shrek رسیده بود.
مدل شماتیک «کنسرسیوم» تولید انیمیشن جیبلی
ایستگاه های تلویزیونی، آژانس های تبلیغاتی، تولیدکنندگان اسباب بازی یا نرم افزار و بازی ویدیویی و استودیوهای تولید انیمه، تشکیل دهندگان یک کنسرسیوم تولید برای به عهده گرفتن برنامه ریزی مشترک هستند. دلیل مشارکت تولیدکنندگان اسباب بازی یا سایر اسپانسرها در این مرحله این است که به حضور آنها در بهره برداری های ثانویه، خصوصاً در بخش تلویزیونی، ضروری است. کار اصلی تولید در هر فاز، تحت یک قرارداد اصلی که قراردادهای متنوع جانبی آن را پشتیبانی می کنند انجام می شود. شرکتهای مشارکت کننده در کنسرسیوم هزینه ها را تقسیم نموده و در سود آن به نسبت میزان سرمایه گذاری شریک می شوند. در این سازوکار، هریک از بازیگران کنسرسیوم در پروژه سرمایه گذاری نموده و بدین صورت، ریسک تولید تقسیم می شود. این سازوکار برای بسیاری از تولیدات ژاپن به صورت موفقیت آمیز پیاده سازی شده که می توان از (Spirited Away 2001) و (Innocence 2004) به عنوان شاخص ترین نمونه های آن نام برد.
در ساخت Spririted Away، فرمول کنسرسیوم با ترکیب شرکتهایی از قبیل انتشارات Tokuma Shoten Publishing، شبکۀ تلویزیونی Nippon، آژانس تبلیغاتی Dentsu (بزرگترین آژانس تبلیغاتی ژاپن)، کمپانی فیلمسازی Tohokushinsha Film و شرکتهای دیگر ایجاد شد و بودجهای نزدیک به ۵/۲ میلیارد ین (معادل ۲۰ میلیون دلار) صرف ساخت فیلم گردید. با توجه به اینکه درآمد فیلم از کانالهای توزیع سه گانۀ سینما، شبکۀ نمایش خانگی و پخش تلویزیونی به دقت پیش بینی شده بود، مشارکت شرکتها در این سرمایه گذاری جای تعجب نداشت. ضمن اینکه این مشارکت از حوزه های مختلف زنجیرۀ تأمین منجر به تقویت بازاریابی فیلم شده بود. علیرغم اینکه Spirited Away هزینۀ ساخت نسبتاً بالایی داشت، کسب فروش جهانی نزدیک به ۲۷۵ میلیون دلار در زمان خودش یک نقطۀ عطف برای صنعت انیمیشن ژاپن به حساب می آمد. موفقیت چشمگیر این استودیو، تلنگری برای سایر کمپانیهای ژاپنی از قبیل Toei Animation بود تا با ایجاد تحول در ساختارهای تولید و توزیعی خود، به ساخت انیمه های بلند سینمایی روی بیاورند.
محمد اسدی
